اقتصاد رفتاری

در خدمت جناب اقای کیارش عباس زاده هستیم و به صحبت نشستیم تا تاثیر اقتصاد رفتاری بر فرانچایز را بررسی کنیم.

توضیح کل

معرفی مهمان ویژه

این سری، با جناب آقای مهندس کیارش عباس‌زاده، بنیان‌گذار زودفود (اسنپ‌فود فعلی) گفتگو خواهیم کرد. در این ویدیو، به بحث اقتصاد رفتاری در صنعت فرانچایز خواهیم پرداخت. حتماً این ویدیو را از دست ندهید!

درباره آقای مهندس کیارش عباس‌زاده

آقای عباس‌زاده در سال ۸۸ تحصیلات خود را در رشته مهندسی مکانیک در انگلستان به پایان رساند و سپس مدیریت بازاریابی و مدیریت استراتژیک را ادامه داد. او در سال ۸۸ مجموعه زودفود را راه‌اندازی کرد که اکنون به نام اسنپ‌فود شناخته می‌شود. تجربیات ایشان شامل فعالیت در حوزه کوئیک کامرس و پراپ‌تک است، جایی که ایشان با تلفیق تکنولوژی در صنعت ساختمان و ملک فعالیت داشته‌اند.

همکاری با دانشگاه‌ها و مراکز علمی

ایشان همچنین به عنوان مدرس و مشاور، با دانشگاه‌های معتبر کشور از جمله دانشگاه‌های شریف، تهران، تربیت مدرس، و شهید بهشتی همکاری داشته و با پارک‌های علم و فناوری و مراکز نوآوری فعالیت کرده‌اند.

اقتصاد رفتاری در صنعت فرانچایز

 

معرفی اقتصاد رفتاری و اهمیت آن در صنایع مختلف

اقتصاد رفتاری (Behavioral Economics) به بررسی و تحلیل رفتار انسان‌ها در فرآیندهای اقتصادی می‌پردازد. برخلاف اقتصاد کلاسیک که انسان‌ها را به‌عنوان موجوداتی منطقی و کاملاً حسابگر فرض می‌کند، اقتصاد رفتاری نشان می‌دهد که تصمیمات اقتصادی افراد تحت تاثیر عواملی چون احساسات، پیش‌داوری‌ها و خطاهای شناختی قرار می‌گیرد.

مفهوم اقتصاد رفتاری

هدف اصلی اقتصاد رفتاری این است که درک کنیم چگونه و چرا افراد در زندگی روزمره و فعالیت‌های اقتصادی خود به‌طور غیرمنطقی عمل می‌کنند. برخی از موضوعات کلیدی در این زمینه عبارتند از:

  • انحرافات از رفتار منطقی: در شرایط خاص، افراد ممکن است تصمیمات غیر منطقی بگیرند که نه‌تنها به نفع خود نیست بلکه می‌تواند منجر به نتایج منفی نیز شود.
  • مدیریت بایاس‌های ذهنی: این علم سعی دارد بایاس‌ها و خطاهای شناختی را شناسایی و اصلاح کند تا از آن‌ها در جهت بهبود تصمیم‌گیری‌ها بهره‌برداری شود.

کاربردهای اقتصاد رفتاری در صنعت فرانچایز

اقتصاد رفتاری می‌تواند به صنایع مختلف، به‌ویژه صنعت فرانچایز، کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرند. نگاهی به برندهای معروف مانند مک‌دونالد، برگر کینگ و ساب‌وی نشان می‌دهد که آن‌ها از تجربیات گذشته برای بهبود روش‌های بازاریابی و فروش خود بهره برده‌اند.

تکنیک‌ها و تجربیات به‌کاررفته
  1. تحلیل رفتار مشتری: برندهای بزرگ به تجزیه و تحلیل رفتار مشتریان خود پرداخته و تلاش می‌کنند با شناخت بایاس‌های ذهنی و احساسات مشتریان، خدمات و محصولات خود را بهینه‌سازی کنند.
  2. قیمت‌گذاری هوشمند: در بسیاری از موارد، قیمت‌گذاری می‌تواند تأثیر بسزایی بر ادراک مشتری از ارزش محصول داشته باشد. اقتصاد رفتاری به برندها کمک می‌کند تا قیمت‌گذاری‌هایی انجام دهند که کمتر به درد پرداخت مشتری احساس شود و در نتیجه، تمایل به خرید را افزایش دهد.
  3. استفاده از تبلیغات موثر: با بهره‌گیری از روانشناسی رفتاری، برندها می‌توانند پیام‌های تبلیغاتی طراحی کنند که بهتر مشتریان را جذب کند و بر تصمیم‌گیری‌های آن‌ها تأثیر بگذارد.
  4. بهبود بسته‌بندی و طراحی محصولات: تغییرات کوچک در بسته‌بندی و طراحی می‌تواند تأثیر زیادی بر خرید مشتریان بگذارد. این تغییرات می‌توانند احساس بهتر و تجربه خرید مطلوب‌تری برای مشتریان فراهم کنند.

 

اهمیت اقتصاد رفتاری در قیمت‌گذاری و استراتژی‌های بازاریابی

اقتصاد رفتاری می‌تواند به کسب‌وکارها، به ویژه در صنعت فرانچایز و کوئیک کامرس، کمک شایانی کند. با درک بایاس‌های ذهنی و خطاهای شناختی، شرکت‌ها می‌توانند به‌خوبی استراتژی‌های خود را طراحی کرده و نتایج بهتری کسب کنند.

تکنیک‌های پیشرفته در اقتصاد رفتاری

برخی از تکنیک‌هایی که می‌توانند در این زمینه مؤثر واقع شوند، عبارتند از:

  1. قیمت‌گذاری پویا (Dynamic Pricing): کسب‌وکارها می‌توانند با استفاده از داده‌های مشتریان و بازار، قیمت‌های خود را به‌صورت پویا تنظیم کنند. این کار به آن‌ها اجازه می‌دهد تا با توجه به تقاضا و رفتار مصرف‌کنندگان، قیمت‌ها را بهینه‌سازی کنند.
  2. گیمیفیکیشن: استفاده از اصول بازی‌سازی برای ارتقاء تجربه مشتری و افزایش تعامل با برند. این تکنیک‌ها می‌توانند به مشتریان احساس سرگرمی و جذابیت بیشتری ارائه دهند.
  3. هک فروش (Sales Hacking): این تکنیک شامل تدوین استراتژی‌های خلاقانه و استفاده از ابزارهای نوین برای جلب مشتری و افزایش فروش است. در این راستا، اقتصاد رفتاری می‌تواند به شناسایی رفتارهای مشتری کمک کند و بر اساس آن‌ها، مسیر مناسب را برای افزایش فروش انتخاب کنند.
  4. بازاریابی عصبی (Neuromarketing): این حوزه به بررسی واکنش‌های مغزی مشتریان به تبلیغات و محصولات می‌پردازد. شناخت دقیق‌تر از ادراک مشتری و تجزیه و تحلیل احساسات آن‌ها می‌تواند به ارتقاء برند و بهبود تجربه مشتری کمک کند.

مدیریت «درد پرداخت» و ارزش ادراکی

یکی از اهداف کلیدی اقتصاد رفتاری کاهش «درد پرداخت» برای مشتریان است. به عبارتی دیگر، کسب‌وکارها باید تلاش کنند تا ارزش واقعی کالا یا خدمات خود را برای مشتریان افزایش دهند و در عین حال، احساس درد پرداخت را به حداقل برسانند. برای این کار، می‌توانند از روش‌های زیر استفاده کنند:

  • تبیین بهتر ارزش کالا: از طریق توضیحات دقیق و شفاف درباره ویژگی‌ها و مزایای محصول، می‌توان مشتریان را متقاعد کرد که ارزش محصولات بالاتر از قیمت آن‌ها است.
  • کاهش بایاس‌های شناختی: شناسایی و خنثی‌سازی بایاس‌های ذهنی که ممکن است منجر به عدم خرید یا رضایت مشتریان شوند، موضوع مهمی است که اقتصاد رفتاری می‌تواند به آن بپردازد.

چالش‌ها و فرصت‌ها در بازار ایران

در ایران، هنوز فرصت‌های زیادی برای بهره‌گیری از اصول اقتصاد رفتاری وجود دارد. برندهایی مانند زودفود (که به اسنپ‌فود تبدیل شده) به خوبی از این استراتژی‌ها بهره‌برداری کرده‌اند. خود آقای مهندس کیارش عباس‌زاده نیز به این موضوع اشاره کرده‌اند که در این کسب‌وکار، تکنیک‌هایی مانند گیمیفیکیشن و سیستم‌های هوشمند برای تسهیل فرایند تصمیم‌گیری مشتریان به کار گرفته شده است.

ادغام اقتصاد رفتاری در صنعت فرانچایز

اقتصاد رفتاری می‌تواند نقشی حیاتی در توسعه و بهبود عملکرد کسب‌وکارها، به‌ویژه در صنعت فرانچایز ایفا کند. این علم با بررسی رفتار و تجزیه و تحلیل احساسات و بایاس‌های شناختی مشتریان، به برندها کمک می‌کند تا تجربه مشتری را بهینه‌سازی کنند و به‌طور موثری با نیازهای بازار تطابق یابند.

 

اندازه‌گیری ویژگی‌های احساسی مشتری

یکی از ابزارهای جذاب در این زمینه، استفاده از تکنیک‌های اندازه‌گیری فیزیولوژیکی مانند تعرق پوست، ضربان قلب و حتی الگوهای حرکات چشم است. این تکنیک‌ها قادرند به‌دقت واکنش‌های هیجانی مشتریان را در هنگام تجربه با یک برند شناسایی کنند. شناخت این نقاط قوت و ضعف می‌تواند به طراحی، توسعه و بهبود محصولات و خدمات کمک کند.

بومی‌سازی تجربه مشتری در فرانچایز

با توجه به این‌که یکی از اصول اساسی صنعت فرانچایز، حفظ یکسانی تجربه مشتری در تمام شعب است، هم‌چنین باید در نظر داشت که فرهنگ، ویژگی‌های قومی و شرایط اجتماعی می‌تواند تأثیر بسزایی در رفتار مشتریان داشته باشد. به‌عنوان مثال، مک‌دونالد در ابتدا تلاش کرد تا کیفیت و منوی غذایی یکسانی را در تمامی شعبه‌های جهانی خود حفظ کند. اما با گذشت زمان، درک کرد که این رویکرد کارا نیست و نیاز به تطبیق با ذائقه و فرهنگ محلی دارد.

جذب مشتریان با منوی بومی

مک‌دونالد به‌جای اینکه تمام شعبه‌ها را به یک شیوه مشابه مدیریت کند، شروع به ایجاد منوهایی متناسب با فرهنگ و عادات غذایی هر کشور کرد. به‌عنوان مثال، در نقاطی که مردم ماهی مصرف بیشتری دارند، منوهای حاوی ماهی اضافه کرد یا در کشورهایی که سؤال حلال برای مشتریان اهمیت دارد، محصولات حلال را به منو اضافه کرد. این رویکرد باعث شد تا برند با انتخاب‌های بیشتری در دسترس مشتریان قرار گیرد و تجربه مثبت‌تری برای آن‌ها فراهم کند.

اهمیت انعطاف‌پذیری در ساختار فرانچایز

اقتصاد رفتاری نشان می‌دهد که برای دستیابی به نتایج مطلوب، برندها باید بتوانند به نیازها و سلیقه‌های مختلف مشتریان پاسخ دهند. در حالی که ساختار کلی و اصول برند باید حفظ شود، انعطاف‌پذیری در اعمال تعدیلات براساس ویژگی‌های محلی و فرهنگی مشتریان یک نیاز اجتناب‌ناپذیر است. این بدین معناست که کسب‌وکارها بایستی همواره با در نظر گرفتن بایاس‌های شناختی و رویکردهای ادراکی مشتریان، استراتژی‌های خود را بهبود بخشند.

توضیح کامل

logo

کسپو پلتفرم آنلاین برای نیاز سنجی و برطرف کردن نیاز کسب و کار می باشد

هدف کسپو ایجاد بستری تخصصی و جامع خدمات کسب و کار در زمینه فرانچایز، نمایندگی، فروشگاه زنجیره ای و شبکه توزیع می باشد.

logologologologo