لطفاً صبر کنید...
مختصات خشکسالی مالی
به اعتقاد امید قالیباف، پیش از اینکه بخواهیم در مورد تامین مالی صنعت فرانچایز صحبت کنیم، باید دید که بخشهای مختلف این صنعت چه مقدار سودآور است. چون نرخ بهرهای که میخواهیم با آن تامین مالی کنیم، بستگی به این دارد که ما چقدر بیزینس را سودآور بدانیم. به عنوان مثال، گاهی با 40 درصد میتوان تامین مالی داشت و گاهی هم با 10 درصد ورود به این صنعت، مقرون به صرفه نیست. بنابراین باید تلاش کرد صنعت فرانچایز با حداقل سود تامین مالی شود، اما باید دید بهترین روش تامین مالی برای صنعت فرانچایز چیست. امید قالیباف، اقتصاددان و عضو هیات موسس انجمن فرانچایز ایران به این پرسش پاسخ میدهد.
از نظر شما چه مدلهای تامین مالی در صنعت فرانچایز ایران وجود دارد؟
باید توجه داشت که فرانچایز باید یک بازی برد-برد برای دو طرف باشد؛ یعنی هم برای برند مادر و هم برای کسانی که میخواهند با این برند کار کنند. بنابراین بهترین روش، تامین مالی مشترک است و باید بتوانیم یک صندوق مشترک را بین فرانچایزر و فرانچایزی ایجاد کنیم تا منافع دو طرف در آن تامین شود.
حالت دوم این است که هیچیک از این دو طرف نخواهند بحث مالی را قبول کنند. در این صورت، روش تامین مالی جمعی تعریف میشود که از طریق بازار سرمایه، منابع خرد و کلان وارد صندوق میشود؛ منتها در این روش نرخ سود بالاتر است و باید برای دو طرف به صرفه باشد.
حالت سوم این است که یکی از دو طرف تامین مالی را قبول کند؛ یعنی تولیدکننده و صاحب برند در سیاستهای شرکت خود توسعه بازار را اولویت قرار دهد. بنابراین برای تامین مالی پیشقدم میشود تا زنجیره فرانچایز را راهاندازی کند یا برعکس، برند آنقدر موفق و سودآور است که زنجیره دوست دارد سریعتر از برند موجود کسب و کار خود را راه بیندازد.
روش چهارم نیز روشهای سنتی تامین مالی از جمله دریافت تسهیلات بانکی است. اما نکته اصلی این است که در هر روشی، ابتدا باید بحث سودآوری برای دو طرف تعریف شود تا بدانند با چه نرخی میخواهند سودآوری کنند.
آیا شرایط تامین مالی برای فرانچایزهای نوپا و باتجربه متفاوت است؟
قطعا فرانچایزهای نوپا ریسک بالایی دارند، چون هنوز بازار را تصاحب نکردهاند. به نظر من، این برندها اگر وارد فرانچایز نشوند، بهتر است. در واقع، برندهایی باید وارد فرانچایز شوند که امتحان خود را در بازار پس دادهاند و به نوعی فرانچایز در مرحله بلوغ کسب و کار است، نه نوپا بودن. چرا که وقتی فرانچایز نوپا بخواهد تامین مالی داشته باشد، ریسک بسیار بالایی دارد.
در جلب اعتماد سرمایهگذاران، بانکها و سایر نهادهای تامین مالی، برند چقدر نقش دارد؟
برند تنها یک کلمه نیست، بلکه یک اسم با پتانسیل قوی، زنجیره بازار، خدمات پس از فروش و جلب اعتماد مشتری است. بنابراین مهمترین وثیقه برای اخذ منابع مالی، همین مالکیت معنوی برند است. از سویی دیگر، موسساتی که میخواهند تامین مالی کنند، بررسی میکنند که این اسم چقدر در بازار اعتبار دارد و به تبع، این مساله بر نرخ تامین مالی موثر است. به عبارت دیگر، برندهای معروف به دلیل خوشنامی، ریسکپذیری تامین مالی را به شدت کاهش میدهند و با نرخ مناسبتری نسبت به برندهای گمنام و نوپا تامین مالی خواهند داشت.
از نگاه شما چه موانع رایجی برای تامین مالی فرانچایزها وجود دارد؟
یکی از موانع تامین مالی فرانچایزها در ایران این است که بحث فرانچایز در کسب و کار کشور هنوز جا نیفتاده است. بنابراین وقتی با پدیدهای که هنوز رایج نشده مواجه میشوید، طبیعتاً رغبت نسبت به این که ساختاری برای تامین مالی آن ایجاد شود، کم است. پس مانع اول این است که باید فرهنگ فرانچایز در ایران شکل بگیرد تا بحث ساختارمند تامین مالی به دنبال آن ایجاد شود.
نکته دوم این است که اکنون به دلیل سیاستهای پولی بانک مرکزی و سیاستهای انقباضی بودجه، منابع تامین مالی در اقتصاد کشور محدود و منقبض است. بنابراین در چنین شرایط انقباضی برای کنترل تورم، اساساً منابع محدودی برای تامین مالی خواهیم داشت. ما امروز در مقطع خاصی از اقتصاد کشور هستیم که مختصات آن خشکسالی مالی است و باید به آن توجه شود.
در این شرایط، نقش دولت و سیاستهای حمایتی آن در حوزه تامین مالی فرانچایز چگونه است؟
به نظرم بهتر است در صنعت فرانچایز پای دولت را باز نکنیم. دولتها وقتی به اسم حمایت، کاری انجام میدهند، مداخلاتی میکنند که این به ضرر آن صنعت تمام میشود. کافی است به سابقه دخالت دولت در کسب و کارها نگاه کنید که همه یا به شکست رسیده یا آنها را هزینهبر کرده است. بنابراین اساساً تجربه خوبی از دخالت دولت در امور کسب و کارها در کشور ما وجود ندارد. با این وصف، معتقدم نباید پای دولت را به صنعت فرانچایز باز کنیم و اگر دولت مانعی ایجاد نکند، به کمکش هم نیازی نخواهیم داشت.
با وجود این، چه عواملی بر جلب سرمایهگذار خارجی در فرانچایزهای داخلی تاثیرگذار هستند؟
قطعاً برندهای خارجی در فرهنگ فرانچایز مهم هستند و در تامین مالی نقش مثبتی ایفا خواهند کرد. زیرا فرانچایز یک صنعت وارداتی است و ما صاحب آن نیستیم. زمانی که کشورهایی که تجربه قوی در فرانچایز دارند، وارد ایران میشوند (مانند «جین وست» یا «ال سی وایکیکی»)، توانستهاند به بحث فرانچایز در صنعت پوشاک کشور کمک زیادی کنند و سایر برندها را ترغیب کنند که زنجیره فرانچایز خود را تعریف کنند. بنابراین، ورود برندهای خارجی و توسعه آنها در بازار ایران میتواند به بحث فرانچایز در کشور کمک کند و به تسهیل تامین مالی فرانچایز نیز منجر شود.
از نگاه شما، تاثیر استفاده از روشهای نوین همچون سرمایهگذاری جمعی یا وامدهی نظیر به نظیر در صنعت فرانچایز چگونه است؟
روش تامین مالی جمعی یکی از این روشهاست که سود حاصل از آن بالای 40 درصد است. این رقم برای هر بیزینسی قابل تحمل نیست و هزینه مالی بسیار سنگینی دارد. بنابراین، ابتدا باید سودآوری مورد نظر در فرانچایز را محاسبه کنیم تا بتوانیم روش تامین مالی مناسبی را به دست بیاوریم.
چه مدلهایی از تامین مالی داخلی توسط فرانچایزرها وجود دارد؟
اگر بخواهیم یکی دو مدل موفق در تامین مالی زنجیره فرانچایز را معرفی کنیم، میتوانیم به «شیرینعسل» یا «اسنوا» اشاره کنیم. این مدلها میتوانند الگوهای بومی برای تامین مالی ایجاد کنند. البته این موضوع بستگی به این دارد که پیشگامان تامین مالی در فرانچایز، آیا میتوانند مدل موفقی را ارائه دهند تا سایر کسب و کارها که میخواهند وارد فرانچایز شوند، از آن استفاده کنند یا خیر.
در آخر، نقش فناوری، اقتصاد سبز یا تغییرات جمعیتی در تامین مالی فرانچایزها را در آینده چگونه پیشبینی میکنید؟
طبیعتاً هر عاملی، از جمله تغییرات جمعیتی، فناوری و اقلیمی که در آینده کسب و کارها موثر است، میتواند در بحث فرانچایز نیز تاثیرگذار باشد. به طور مشخص، جمعیت ایران در حال پیر شدن است و این سیگنالی به کسب و کارها میدهد که شاید تا 10 سال آینده مجبور باشند کسب و کارهایی را پیش ببرند که مرتبط با جمعیت 60 سال به بالا باشد و مقوله فرانچایز نیز خود را در این برندها رشد دهد.
هوش مصنوعی نیز تحول عمیقی را در کسب و کارها ایجاد خواهد کرد و بحث فرانچایز را تحتالشعاع قرار میدهد. بنابراین ممکن است در آینده تابلویی به عنوان فرانچایز فیزیکی در فضای مجازی بیشتر دیده شود و از این مدل فرانچایز بهرهبرداری کنیم.