چنانکه میدانیم، صنعــت فرانچایــز از حدود دهه 1950 میلادی در هســتههایی بسیار خرد و کوچک در بخشهایی از کشور آمریکا شکل گرفت و آرام آرام به سایر نقاط جهان و دیگر کشورها راه یافت. چنانکه امروز این صنعت به جایگاه خود دست یافته و آوردهای بیش از 5هزار میلیــارد دلار برای جهان حاصل کرده است.
صنعت فرانچایز در کشورهای در حال توسعه، با برخورداری از GDP هم ســطح و هم اندازه با ایران، قدمتی بالغ بر 20 الی30 ســاله دارد. به این دلیل که برندهای جهانی از حدود 30سال قبل به این کشورها وارد شــده و بازار خود را گســترش دادهاند. در واقع برندهای محلی که در این کشــورها وجود داشتند با پیروی از مدلهای جهانی و یادگیری اصولی از برندهای پیشرو فرانچایز در دنیا توانستند آرام آرام خود را با این اصول انطباق داده و با شیوهای استاندارد توسعه علمی پیدا کنند. اما در ایران، به دلیل اینکه در سالهای پس از انقلاب، با تحریمهای ظالمانه و پیچیده اقتصادی مواجه بودیم، این مدلها قابلیت اجرا در کشور را نداشته و لذا ناگزیر با شکستها و پیروزیهای مقطعی به تجربیاتی دست یافتیم و نتوانســتیم به طور اصولی و براساس قواعد بینالمللی توسعه صنعت فرانچایز را محقق سازیم.
طی سالهای گذشته و به ویژه سه دهه اولیه که صنعت فرانچایز در دنیا جایگاه خود را پیدا کرد یعنی دهههای 1990 یا 2000 تا 2010 میلادی(، فناوری، اطلاعات، رویدادهای اجتماعی و مفهوم دهکده جهانی به مفهوم امروزی وجود نداشت و دریافت اطلاعات نیز از دهکده جهانی آن طور که امروز شکل گرفته، امکانپذیر نبود. اما با شروع فعالیتهایی که در ایران برای توسعه صنعت فرانچایز آغاز شد، انجمن فرانچایز ایران شکل گرفت و به دنبال آن، کتاب های مختلفی در این حوزه منتشر شد. سپس دورههای آموزشی تخصصی درباره این صنعت شکل گرفت و نهادهای مختلف بخش خصوصی، در همراهی با دولت برای توجه بیشــتر به این صنعت به میدان آمدند تا فرهنگسازی درست و بنیادینی برای این صنعت در کشور صورت گیرد.
در اینجا ضرورت دارد اشاره کنم که در سالهای گذشته مفهومی تقلیل یافته، غیرحرفهای و ناخوشــایند از صنعت فرانچایز در کشورمان عرضه شده و آن مفهوم (تابلوفروشی) است! ترویج این مفهوم در بازار ایران، منجر به آن شد که کســب وکارهایی که برای توسعه خود نیازمند سرمایه دیگران بودند و همه آن چیزهایی که به اشتراک میگذاشتند، صرفا یک تابلو یا مدلهای بسیار سادهای از کسب وکار بود را بدون پشتیبانیهای حرفهای و اصولــی، و بدون حمایتهای آموزشــی، لجستیک یا حتی بدون تامین مالی مناسب اولیه، تحت عنوان فرانچایز فعالیت خود اشــاعه دهند و با توسعه نامناسب آن، تصویر صنعت فرانچایز را مخدوش سازند. طبیعی است، با شکلگیری چنین روندی، شکستهای فراوانی عاید این صنعت شده و چه بسا کسبوکارهایی که روزی در ایران چندصد شعبه داشتند، امروز حتی یک شعبه از آنها باقی نمانده باشد!
آنچه امروز، ایجاد تحول اساسی در صنعت فرانچایز ایران را ضروری میسازد، آن است که باید در مسیر حرکت این صنعت، نوعی تغییر و تحول بنیادین فرهنگی ایجاد شود و دو مولفه بلوغ و قاعدهمندی در عرصه آن شکل بگیرد. در واقع، کسب وکارهایی که موضوع فرانچایز را توسعه شعب و صرفا بخشــی از نظام توزیع یا ایجاد دسترسی بیشتر مشــتریان به محصولات تولیدی یا بهرهبرداری از سرمایه دیگران میدانند، باید با تحول اساسی روبهرو شوند. نگاه صرف به اعطای شعب و توسعه کسبوکارها به شیوه شبه فرانچایز، که فرانچایزها را صرفا در طول شــبکه تولید و نظام توزیع خود در نظر گرفته، منجر به این روال نامبارک و نادرست شده، که در فرانچایزیها قواعد به درستی رعایت نشود و تعهدات مشخصی نسبت به آنها وجود نداشته باشد.
باید به خاطر داشــت که در دنیای امروز، برندآگاهی، چنان تعمیق یافته که اگر به درســتی انجام شــود، مخاطبان میتوانند یک برند را به خوبی به ذهن بسپارند و هویت دیداری یک کسبوکار، معرف حوزه فعالیت آن یا حتی تبلیغات مربوط به آن باشد. اشتراک داوریهای نامشروط و ارتقای جایگاه برند و کسب وکار در ذهن جامعه مخاطب، به عنوان یکی از رســالتهای اصلی شناخته میشــود و حتی در مارکتینگ ایجاد شعب، این مدل که تنها قصد فروش محصول را داریم با این مدل که به دنبال فرانچایز اصولی و ساختارمند هستیم، تفاوتهای بسیار فاحشی دارد.
توجه به این نکته باید در ســیر تحوالتی که قصد داریم در صنعت فرانچایز ایران ایجاد شود، مورد تاکید جدی قرار گیرد و سمت و سوی سیاستهای ما بر مبنای اصول و استاندارد آن استوار شود. از سوی دیگر، آنچه بسیار اهمیت دارد، این است که به همه کسب وکارهایی که قصد توسعه با مدل فرانچایز دارند، توصیه کنیم که توسعه خود را متوقف کنند، مگر اینکه ارکان توسعه خود را منطبق با تمامی اجزا، اصول و قواعد علمی و حرفهای آن رعایت و آمادگی توسعه را در خود نهادینه ساخته باشند. در واقع، تا زمانی که کسب و کارها آمادگی کاملی برای توسعه از طریق فرانچایز را نداشته باشند، بهتر است همین امروز توسعه از شیوه فرانچایز را متوقف کنند.