چالشها و مدلهای تامین مالی در فرانچایز: گفتوگو با دکتر فرشید شکرخدایی
دکتر فرشید شکرخدایی، رئیس کمیسیون سرمایهگذاری و تامین مالی اتاق ایران، بر این عقیده است که هر کسی که فرانچایز را طراحی میکند، باید مدل مالی آن را نیز طراحی کند تا بازیگران جدید در این شبکه بتوانند از آن منتفع شوند. وی همچنین به عدم رعایت حقوق مالکیت معنوی بهعنوان یکی از چالشهای بزرگ این حوزه اشاره کرده و خواستار ورود دولت به این عرصه شده است.
سوالی که مطرح میشود این است که چه مدلهای تامین مالی در فرانچایز وجود دارد. و آیا تفاوتی بین تامین مالی فرانچایزهای نوپا و باتجربه وجود دارد؟
دکتر شکرخدایی پاسخ میدهد:
این موضوع بستگی به مدل فرانچایز دارد. گاهی داراییها از طرف فرانچایزی است و تنها برند را میگیرد و در برخی موارد نیز فرانچایزر خودش تامین مالی میکند. بهترین مدل این است که فرانچایزر به دلیل گردش مالی بالا و اینکه صاحب برند است، از محل اعتبارات خود بتواند شرکتها و کسبوکارهای کوچک را که از او فرانچایز گرفتهاند، تامین مالی کند. این موضوع در کشور ما باید نهادینه شود.
در سیستم بانکی، گردش مالی و پولی فرانچایزر و رسوب این پول اعتبار ایجاد میکند و از آن میتوان تسهیلات دریافت کرد. بهترین حالت این است که فرانچایزرها این تسهیلات را در اختیار فرانچایزیهای خود قرار دهند. سه مدل تامین مالی قابل بررسی هستند:
در مجموع، کسی که فرانچایز را طراحی میکند باید مدل مالی آن را نیز تهیه کند تا از این مدل مالی، بازیگران جدید در شبکه منتفع شوند.
اعتبار اصلی فرانچایزها بالغ بر برند آنهاست. فرانچایزرها تلاش میکنند برندی را ایجاد و با وجود تمام چالشها در بازار آن را حفظ کنند. در این شرایط، وظیفه تبلیغات و اطلاعرسانی نیز بر عهده آنهاست. به عنوان کسی که فرانچایز را گرفته، دیگر نیازی به هزینه تبلیغات ندارید، زیرا برند توسط فرانچایزر تبلیغ میشود و در بازار جا میافتد.
اما مشکل اینجاست که بسیاری از کسبوکارها به درجه پختگی و برند مناسب نرسیده و زود شروع به کار میکنند. این مسئله میتواند منجر به عدم استقبال متقاضیان یا سرمایهگذاری سنگینی شود که هزینه کافی برای فرانچایز کردن آن ندارند و نتوانند از آن بهرهبرداری مناسبی داشته باشند.
در نهایت، اگر در فرآیند فرانچایز، موضوع تامین مالی مدنظر قرار گیرد، باید اکوسیستم بهگونهای طراحی شود که تسهیلات با نرخ مناسب در اختیار شبکه قرار گیرد.
به نظرم عدم رعایت حقوق مالکیت معنوی یکی از چالشهای بزرگ حوزه فرانچایز است. ما سابقه انواع فرانچایزها را در ایران داریم که راهاندازی شده، اما به دلایل مختلف در نهایت در دادگاهها رای به نفع کسبوکار محلی و نه صاحب اصلی برند صادر میشود. بنابراین مهمترین چالش فرانچایز در کشور ما این است که با وجود سرمایهگذاری انجام شده، مالکیت معنوی به رسمیت شناخته نمیشود. در این شرایط برند دچار آسیب شده و بعضاً یا از آن کپی فیک و کپی زرد صورت میگیرد. بیشک در تقلید محصول یا نماد، باید مالکیت معنوی برند به رسمیت شناخته شود و کنترل، نظارت و حمایت بیشتری از سوی قوه قضائیه انجام شود. باید توجه داشت که فرانچایزها از جنس مدل کسبوکار درازمدت هستند و نهادینه شدن برند در ذهن و افکار عمومی به سالها زمان نیاز دارد. در واقع، روی کالای بلندمدتی همچون برند، در بازه کوتاهمدت نمیتوان سرمایهگذاری کرد.
به نظرم دخالت دولت لازم است و مهمترین نقش دولت، حمایت مالیاتی است؛ این که از فرانچایز مالیات مضاعف گرفته نشود و نباید یک بار از صاحب فرانچایز و بار دیگر از صاحب کسبوکاری که فرانچایز را گرفته مالیات دریافت شود. در واقع بهترین نقش دولت این است که مدل کسبوکار فرانچایز را به رسمیت بشناسد و برای آن آییننامه مشخصی تدوین کند تا از این صنعت مالیات مضاعف دریافت نشود. خارج از این نباید انتظار کمک از دولت داشت.
به نظرم، موضوع مالکیت معنوی و دانشی که از فرانچایز به ما منتقل میشود، اهمیت بالایی دارد و اگر از برند صیانت نشود، سرمایهگذار خارجی به راحتی وارد ایران نخواهد شد.
فرانچایزرها بسیار میتوانند در تامین مالی فرانچایزیها کمک کنند و این جزو وظایف آنهاست و باید در طراحی مدل کسبوکار خود، مدل تامین مالی فرانچایزیها را لحاظ کنند؛ به عنوان مثال در فرانچایز کردن یک برند کافی شاپ، از فرانچایزر انتظار میرود که مواد اولیه، تجهیزات و ... آن صنف را تامین مالی کند و بعد از یک ماه تسویه کند. باید توجه داشت که تامین مالی تنها شامل کمکهزینه نقدی و پولی نیست و تامین تجهیزات، ماشینآلات، قطعات، مواد اولیه و آموزش نیز اهمیت دارد.
از نظر شما استفاده از روشهای نوین مالی همچون تامین مالی جمعی در تامین مالی فرانچایزها موثر هستند؟
اگر شبکه فرانچایز گسترش یابد، امکان جدیدی برای فرانچایزر ایجاد میشود و میتواند با فراخوانی در شبکه خود این امکان را فراهم سازد. بنابراین تامین مالی جمعی بیشک کار را راحتتر میکند. به نظر میرسد جای خالی این مدل تامین مالی در ایران بسیار خالی است.